حریم خصوصی در مقابل «من چیزی برای پنهان کردن ندارم»

حریم خصوصی در مقابل «من چیزی برای پنهان کردن ندارم»

“این استدلال که شما به حق حریم خصوصی اهمیت نمی دهید زیرا چیزی برای پنهان کردن ندارید، تفاوتی با گفتن اینکه به آزادی بیان اهمیت نمی دهید زیرا چیزی برای گفتن ندارید، ندارد.”

Edward Snowden

بیایید شروع کنیم به بحث علیه «من چیزی برای پنهان کردن ندارم».

حریم خصوصی و حفاظت

خودتان را در کنار خانواده‌تان تصور کنید. شما و همسرتان با یک فرزند زیبا در خانه ای زیبا با آرامش و شادی زندگی می کنید، تنها چیزی که وجود دارد این است که تمام دیوارها شیشه ای و شفاف هستند. ناگهان یک روز شخصی در خانه شما را می زند و اطلاعاتی در مورد هر چیزی که تا به حال با خانواده خود داشته اید به شما می دهد.

شاید دانستن عادات حمام یا فعالیت جنسی شما یا حتی آنچه در 30 روز گذشته برای صبحانه خورده‌اید برای شما مهم نباشد، احتمالاً این اطلاعات را به صورت آنلاین با برخی از برنامه‌ها آگاهانه یا ناآگاهانه به اشتراک گذاشته‌اید، اما آیا در حال حاضر احساس ناراحتی نمی‌کنید؟

یا تصور کنید هر بار که به حمام می روید، شخصی به شما پیامک می زند “در حمام هستید، این برنامه یا لوازم حمام را بررسی کنید” یا هر بار که یخچال را باز می کنید، شخصی با شما تماس می گیرد و شما نمی توانید پاسخ ندهید و به شما می گوید که یک غدای عالی وجود دارد که شما حتماً باید بخرید. چه احساسی دارید؟

یا هر چند وقت یک بار در حالی که کسی مقالاتی درباره شما منتشر می کند و هر کار خصوصی یا عمومی را که در زندگی انجام می دهید توضیح می دهد. شرط می بندم دیوانه ات می کند.

بدون حریم خصوصی، هر چیزی که گفتم اتفاق می افتد یا در حال رخ دادن است. همه تبلیغات‌ها، همه محصولاتی که به شما پیشنهاد داده می‌شود، همه چیزهایی که آنلاین می‌خوانید، همه نقض اطلاعات و غیره اساساً مواردی هستند که به اشکال مختلف توضیح دادم، در نهایت روزی برای شما اتفاق می‌افتد، اگر ما با نظارت و و نقض حریم خصوصی مبارزه نکنیم.

متأسفانه برای جلوگیری از تهدیدات رایج مانند سرقت هویت، دستکاری از طریق تبلیغات، تبعیض بر اساس اطلاعات شخصی یا هویت خود، آزار و اذیت و بسیاری از آسیب های واقعی دیگر که از تجاوز به حریم خصوصی ناشی می شود، به حریم خصوصی نیاز دارید.

تجزیه و تحلیل انجام شده توسط محققان MIT نشان داد که «تنها چهار اطلاعات نسبتاً مبهم – تاریخ و مکان چهار خرید – برای شناسایی 90 درصد از افراد در مجموعه داده‌ای که سه ماه از تراکنش‌های کارت اعتباری توسط 1.1 میلیون کاربر را ثبت می‌کند، کافی است. .»

حالا یک مثال بزنم. برخی از کاربران اصلی خدمات غیرفعال گوگل، جستجو، درایو، تقویم، وظایف، ارتباطات، نقشه‌ها و مکان‌ها، ایمیل و رسانه (فیلم، عکس، موسیقی و غیره) را تصور کنید. تمام این سرویس‌های غیرخدماتی که پرسی (یک شخص) استفاده می‌کند کاملاً تحت کنترل گوگل است و گوگل دائماً در حال جمع‌آوری اطلاعات شخصی درباره پرسی است.

اکنون، با تجزیه و تحلیل داده‌هایی که گوگل درباره شما جمع‌آوری می‌کند، می‌تواند به راحتی پرسی را دستکاری کند. کنترل ایمیل‌هایی که پرسی دریافت می‌کند، اخباری که پرسی می‌خواند، بررسی رفتار پرسی، نشان دادن تبلیغات برای آن رفتار، دستکاری اقدامات پرسی با تاثیر گام به گام بر ذهن پرسی، و در نهایت ساختن برده‌ای جدید برای تسلط در دنیای دیجیتال و زندگی واقعی؛ به نوعی برده‌داری مدرن.

با تمام داده‌های موقعیت مکانی، گوگل حتی می‌تواند بگوید چه زمانی و کجا به توالت رفتید، با این دقت. می تواند بررسی کند که شما چه کاری انجام داده اید و با تمام داده هایی که به آن داده اید، حتی می تواند حدس بزند که شما در مورد چه چیزی فکر کرده اید.

حالا تصور کنید که گوگل آن اطلاعات و تجزیه و تحلیل را به هر شخص یا قدرت یا مشتری مورد نظرش می‌فروشد یا می‌دهد و آن‌ها اطلاعات شما را به شخص یا مشتری یا قدرت دیگری می‌فروشند یا می‌دهند و این بارها و بارها اتفاق می‌افتد. آیا واقعا با این راحت هستید؟

بسیار مهم است که به یاد داشته باشید، که حریم خصوصی فقط محافظت از یک تکه و به ظاهر بی‌اهمیت از داده‌های شخصی نیست، این همان چیزی است که مردم وقتی می‌گویند «من چیزی برای پنهان کردن ندارم» به آن فکر می‌کنند. برای مثال، برخی ممکن است بگویند برایشان مهم نیست که یک شرکت آدرس ایمیل آنها را بداند، در حالی که دیگران ممکن است بگویند برایشان مهم نیست که شرکتی بداند از کجا خرید آنلاین می کند.

با این حال، این قطعات کوچک از داده های شخصی به طور فزاینده ای توسط پلتفرم های تبلیغاتی مانند گوگل و فیس بوک جمع می شوند تا تصویر کامل تری از اینکه شما چه کسی هستید، چه کار می کنید، کجا می روید و با چه کسانی وقت می گذرانید، تشکیل می دهند. و این پروفایل های داده بزرگ می توانند به راحتی به آسیب های قابل توجهی به حریم خصوصی منجر شوند. اگر این احساس ترسناک است، چون که واقعا هست.

شما ممکن است در جایی غیر از خاورمیانه زندگی کنید، در جایی خوب مانند سوئیس یا سوئد یا فنلاند و غیره و من مطمئن هستم که همیشه شکرگزار هستید که هر روز برای زندگی خود نمی جنگید یا از صحبت کردن در مورد زندگی خود نمی ترسید.یا از حرف زدن درباره نخست وزیر که در حال انجام کارهای مزخرف علیه منافع عمومی است، ترسی ندارید و من برای شما خوشحالم.

با این حال، آیا فکر می کنید اگر از وجود شما محافظت نشود، سیاستمداران یا حتی مردم عادی در خیابان به شما و حقوق شما احترام می گذارند یا حتی با شما درست رفتار می کنند؟ اگر قدم به قدم حقوق خود را از دست بدهید چه اتفاقی می افتد؟ آیا قصد دارید زندگی و هر حقی را که دارید از دست بدهید؟

استدلال “من چیزی برای پنهان کردن ندارم” به معنای واگذاری حق شما برای حفظ حریم خصوصی است که اساساً به معنای نظارت است و به عنوان گام بعدی، نقض هر حق دیگری که دارید بدون توجه به اینکه چگونه و چه زمانی و توسط چه کسی انجام می شود، قابل قبول است.

حریم خصوصی یک حق است

تاریخ ثابت می کند که اگر از حق خود در چیزی محافظت نکنید، حق شما سلب خواهد شد. هر حق اساسی که هر کس داشته باشد با مبارزه و جنگ و خون به دست می آید. اگر در دوره‌ای از تاریخ عده‌ای برای آن حق اولیه مبارزه نمی‌کردند، هیچ حق اساسی وجود نداشت. اگر عده‌ای برای آزادی مبارزه نمی‌کردند یا برای حفظ آن نمی‌جنگیدند، آزادی وجود نداشت و این در مورد سایر حقوق نیز صدق می‌کند.

حتی در جوامع و کشورهای (نسبتا) آزاد، مردم به طور مداوم برای حفظ حقوق خود مبارزه می کنند، حتی اگر در معرض تهدید قرار نگیرند. شما باید حق آزادی بیان داشته باشید حتی اگر فکر می کنید در حال حاضر حرف مهمی برای گفتن ندارید. شما باید برای بیرون رفتن بجنگید حتی اگر در حال حاضر هوا برای شما مناسب نیست.

حتی اگر نمی خواهید در حال حاضر از یک حق استفاده کنید، باید از آن محافظت کنید زیرا ممکن است روزی آن را بخواهید یا ممکن است نیاز به استفاده از آن داشته باشید. حریم خصوصی یکی از حقوق اساسی است که باید از آن محافظت کنید حتی اگر در حال حاضر هیچ چیز خصوصی ندارید، که به نظر من غیرممکن است (که چیزی برای پنهان کردن نداشته باشید).

حریم خصوصی (و داده های شما) ارزشمند است

حریم خصوصی و داده های شما بسیار ارزشمند است که شرکت ها و دولت ها مایل به پرداخت پول بابت آن هستند. یک جستجوی ساده در وب درباره شرکت‌ها و دولت‌ها که اطلاعات مردم را می‌پرسند و می‌خرند، مقالات و گزارش‌های خبری کافی را در اختیار شما قرار می‌دهد که در طول عمر نمی‌گنجد همه‌شان را بخوانید.

اگر شرکت‌ها و دولت‌ها به داده‌ها و اطلاعات شخصی شما اهمیت می‌دهند، چرا شما این کار را نمی‌کنید؟ شرکت ها و دولت ها پروفایل های بسیار دقیق و شگفت آور دقیقی از ما می سازند که بسیار ترسناک است. با این داده ها، آنها می توانند هر جنبه از زندگی ما را با دستکاری ذهن و رفتار ما کنترل کنند و به راحتی این کار را انجام می دهند زیرا همه چیز را در مورد ما می دانند یا می توانند بدانند.

چه کار باید بکنیم؟

من می دانم که تغییر سخت است، اما ما مجبوریم. استفاده از خدماتی که نظارت را بر شما تحمیل می کند متوقف کنید و شروع به استفاده از خدماتی کنید که به حق حریم خصوصی شما احترام می گذارد. برخی از آنها ممکن است رایگان نباشند اما مطمئناً بهتر است با پول پرداخت کنید تا با داده ها و زندگی خود.

هر نرم افزاری را که حریم خصوصی شما را نقض می کند با نرم افزار آزاد که به آزادی و حقوق شما احترام می گذارد، جایگزین کنید.

در زندگی آفلاین خود، شروع به استفاده از چیزهایی کنید که نیازی به شناسایی خودتان ندارند و از چیزهایی که نظارت را بر شما تحمیل می کنند یا داده های شما را جمع آوری می کنند، اجتناب کنید. کارهای زیادی برای انجام یا اجتناب از آنها وجود دارد که می‌توان آنها را گام به گام انجام داد و من نمی‌خواهم آنها را یکی یکی ذکر کنم، اما می‌توانم مثالی بزنم: سعی کنید به جای استفاده از کارت‌های بانکی، با پول نقد پرداخت کنید.

شما نمی توانید کاملاً ناشناس یا خصوصی آنلاین یا آفلاین باشید، اما این یک استدلال عالی نیست، درسته؟ مثل این است که بگوییم در جنگ نمی‌توانی جلوی شلیک گلوله را بگیری، پس چرا در مقابل آن مقاومت کنی و فقط یک بار تیر بخوری با هفتاد گلوله.

البته فرق داره و بسیار مهمتر از این تفاوت، شروعی برای محافظت کامل از خود در برابر نظارت است. ممکن است فردا یا پس فردا اتفاق نیفتد، اما اگر درست عمل کنیم، می‌توانیم در طول زندگی‌مان انتظارش را داشته باشیم.

حریم خصوصی مهم و برای انسان ضروری است. آن را جدی بگیرید و هرگز به این فکر نکنید که “من چیزی برای پنهان کردن ندارم”، شما همه چیز برای پنهان کردن دارید از کسانی که از اعتماد شما سوء استفاده می کنند یا با شما بدرفتاری می کنند و آنها همه جا هستند.

این مقاله برگرفته شده از Linuxreviews

فدیورس چطور کار میکند؟

فدیورس چطور کار میکند؟

با تصاحب توییتر توسط ایلان ماسک، مردم در حال مهاجرت به شبکه‌‌های اجتماعی جایگزین هستند. یکی از آن‌ها ماستادون (Mastodon) هست که یک شبکه اجتماعی غیر متمرکز بر یک پروتکل به نام ActivityPub ساخته شده است. این پروتکلی هست که Fediverse بر آن ساخته شده.

ولی ما نمیخوایم درباره مسائل فنی پشت Fediverse صحبت کنیم. چیزی که ما میخوایم به سادگی اینه که چطور Fediverse یا ماستادون کار می‌کند. ماستادون فقط یک بخش از Fediverse هست. کلمه Fediverse از میکس دو کلمه Federation و Universe ساخته شده.

شبکه Fediverse شبکه‌های اجتماعی مختلف را به هم متصل میکند و ارتباط بین کاربران را با هم ممکن می‌کند. برای مثال، کاربران می‌توانند همدیگر را دنبال کنند و یا برای هم پست بفرستند و یا به سادگی هر چیزی که می‌خواهند با هم به اشتراک بذارند بدون اینکه مجبور باشند روی حتی یک شبکه اجتماعی متمرکز و یا وب سایت ثبت نام کنند.

شبکه‌های Mastodon, Pleroma, GNU Social و Pixelfed فقط چندتا از این شبکه‌های اجتماعی مختلف هستند که همه به هم توسط پروتکلی که بر آن ساخته شدند، متصلند. هر کدام از این شبکه‌های اجتماعی Instance ها یا سرورهای زیادی دارند. در نتیجه آنها فدرال شده با هم و هر کدام از federation ها هم باز فدرال شده هستند.

اگر برای شما خیلی پیچیده هست، زمین را تصور کنید. ما کشور های زیادی داریم، همه با هم در ارتباط هستند و در هر کشور، شهرهای زیادی هستند که آنها هم به هم متصل هستند. حالا هر شهری میتونه با شهر دیگه در ارتباط باشه، چه داخل و چه خارج از کشور.

Imke Senst, Mike Kuketz, RockyIII (licensed CC BY-SA 4.0)

برای مثال آمریکا، انگلیس و ایران را در نظر بگیرید. از قاره‌های مختلف با شهرهای زیاد. حالا ما آمریکا را به عنوان Mastodon، انگلیس را Pleroma و ایران را GNU Social در نظر میگیریم.

این کشورها (شبکه‌های اجتماعی) باهم رابطه دارند. آمریکا و انگلیس روابط خودشان را دارند، آمریکا و ایران روابط خودشان و همینطور انگلیس و ایران هم روابط خودشان.

حالا هر کدام از این کشورها (شبکه‌های اجتماعی) شهرهای خودشان (Instances/سرورها) را دارند. آمریکا برای مثال نیویورک و واشینگتن را دارد. هر کدام از این شهرها (اینستنس‌ها)، به هم متصل هستند و همچنین به کشورهای دیگر (شبکه‌های اجتماعی)، مثل لندن در انگلیس یا تهران در ایران. یک شخص (کاربر) در تهران (یک اینستنس) از ایران (GNU Social) می‌تواندبا شخص دیگر (کاربر دیگر) از نیویورک (یک ایسنتنس) در آمریکا (Mastodon) ارتباط برقرار کند.

این روش کار Fediverse هست. Fediverse یک شبکه اجتماعی یا یک سایت نیست، بلکه یک فدرال از سایت‌ها و شبکه‌های متصل به هم هست.

مثال دیگر ایمیل هست. شما (با Gmail) میتوانید به دوستتان (که از Yahoo استفاده می‌کند) پیام بفرستید. هردو میتوانید از دوست دیگرتان (که از AOL استفاده می‌کند) پیام دریافت کنید. هیچکدام از شما مجبور نیستید برای فرستادن و دریافت ایمیل از یک سایت استفاده کنید.

شما حتما متوجه خواهید شد، چطور نام کاربری و یا IDها در fediverse کار می‌کنند. ارتباط با همدیگر بسیار سادست. همانطور که هر کسی میتواند یک اینستنس اجرا کند، مردم هم می‌توانند در هر اینستنسی که دوست دارند ثبت نام کنند.

مثلا من در khiar.net ثبت نام کردم با نام کاربری “parsaranjbar” و شما در mstdn.io با نام کاربری “arh” ثبت نام کردید. همانطور که شما @arh در توییتر هستید، شما @arh در mstdn.io هستید و همچنین Fediverse ID شما هست @arh@mstdn.io .
از آنجایی که ماستادون فدرال هست شما میتوانید با جستجو کردن @parsaranjbar@khiar.net من را دنبال کنید.

و از آنجایی که ماستادون بخشی از Fediverse هست، کسی با نام کاربری sara در یکی از اینستنس های Pleroma، مثلا pleroma.social، میتواند توسط کاربر ماستادون دنبال شود اگر کاربر جستجو کند @sara@pleroma.social .
مطمئناً شما متوجه هستید که pleroma.social فقط یک مثال بود. اگر کسی با نام کاربری Maggie در یک اینستنس Pleroma با نام animelovers.xyz ثبت نام کند، من میتوانم با وارد کردن @Maggie@animelovers.xyz او را دنبال کنم.

مهم نیست اگه کسی از Pleroma یا ماستادون استفاده کند، هردو باهم فدرال شده هستند، همانطور که همه شبکه‌های اجتماعی در Fediverse هستند، پس کاربرها می‌توانند باهم ارتباط داشته باشند بدون اینکه مجبور باشند در سایت‌های مختلف ثبت نام کنند و یا کار فنی خاصی انجام دهند.

به همین سادگی.

برخلاف توییتر که توسط یک شخص (درحال حاضر ایلان ماسک) کنترل می‌شود، Fediverse توسط کسانی که اینستنس‌ها را اجرا می‌کنند moderate می‌شود. این کار از دیکتاتوری جلوگیری می‌کند چون هر کسی می‌تواند یک اینستنس اجرا کند. اگر از یک شخص در یک اینستنس خوشتان نمیاد، می‌توانید شخص را بلاک و یا کل آن اینستنس را برای خودتان بلاک کنید.

من شکایاتی شنیدم درباره اینکه ممکنه Fediverse یا ماستادون امکاناتی که در توییتر بود را نداشته باشد. یا که نحوه کار fediverse نگرانشان می‌کند. بیاید به آنها پاسخ بدهیم.

تاییدیه

پروسه تاییدیه با توییتر یا شبکه‌های اجتماعی متمرکز دیگر تفاوت دارد. هر کسی می‌تواند در Fediverse تاییدیه بگیرد. برخلاف توییتر، که یک شخص تصمیم می‌گیرد چه کسی میتواند تاییدیه بگیرد، شما خود میتوانید خودتان را تایید کنید.

و در Fediverse شما نیازی ندارید که هویت خود را معرفی کنید تا تأیید شود که شما شخص پشت پروژه خاص یا یک ارگان هستید. تاییدیه میتواند به روش‌های مختلفی انجام شود.

یک روش، قرار دادن یک کد در وبسایتتان و لینک کردن صفحه وب به پروفایل ماستادون شما است. این قابلیت در پروفایل وجود دارد. کدی که در وبسایت شما وجود دارد سپس میتواند توسط اینستنس خوانده شود و اگر کدی را بخواند که به پروفایل شما اشاره میکند، یک تیک سبز کنار لینکی که در پروفایلتان گذاشتید نشان داده می‌شود.

این تیک نشان میدهد که شما واقعا پشت وبسایت هستید. کد آماده است، نیازی ندارید که خودتان بنویسید. فقط در سایتتان کپی و الحاق می‌کنید. به همین آسانی.

نمونه یک پروفایل تایید شده در Mastodon

روش دیگر برای تایید خود، که احتمالا براتون سخت خواهد بود، استفاده از PGP/GPG encryption key است و امضا یک پیام بر ادعا اینکه این پروفایل مال شماست. این کار ممکن است برای شما پیچیده باشد، پس ما واردش نمی‌شیم.

یک راه دیگر این است که به سادگی لینک پروفایل Fedivers را به شبکه‌های اجتماعی دیگه که در آن عضو هستید و یا پروفایل Fediverseتان را به وب سایت ارگانتان، بدون نیاز به گذاشتن اون کدی که درباره‌اش صحبت کردیم. تیک سبز را نشان نمی‌دهد ولی کار را انجام می‌دهد. به هر حال، هدف از تاییدیه، اطمینان دادن به دیگران است که واقعا خودتان هستید و نه خودنمایی، درسته؟

به هرحال Fediverse پر از امکاناته و شما محدود به چند روش نیستید. شما می‌توانید خلاق باشید، یا فقط مدتی را در Fediverse بگدرانید و مردم را ببینید که چطور انجامش میدهند.

حریم خصوصی

بیشتر شبکه‌های اجتماعی Fediverse با تفکر حفظ حریم خصوصی ساخته شدند. البته این به آن معنی نیست که همیشه امن باشند، به این معنی است که به صورت پیش فرض از شما جاسوسی نمی‌کنند. شما تبلیغات، تعقیب کننده‌ها(Trackers) و یا الگوریتم‌ها را نمی‌بینید. شبکه‌های Fedi بر این اساس ساخته شده‌اند تا تجربه واقعی از شبکه‌های اجتماعی را به کاربران بدهند، جای اینکه با شما مثل کالا برخورد کنند.

حتی اگر به هیچ اینستنسی اعتماد ندارید، می‌توانید برای خودتان یکی ایجاد کنید. و اگر شما نمی‌توانید یا نمی‌دانید چطور، سرویس‌هایی هستند که در عوض پول به شما فضا می‌دهند و کارهای فنی را هم برایتان انجام می‌دهند. البته شما مجبورید که به آن‌ها اعتماد کنید.

به هر حال، داده شما در اینستنسی که در آن ثبت نام کردید ذخیره می‌شود.اگر در اینستنس social.linux.pizza (یک اینستنس ماستادون) ثبت نام کنید، فقط کسانی که آن اینستنس را مدیریت می‌کنند به داده‌هایتان دسترسی دارند (مثل ایمیلی که با آن ثبت نام کردید، آدرس IP، آخرین بازدید و…). اگر در سوئد باشد، آن‌ها تحت قانون سوئد خواهند بود. هیچ اینستنس دیگری به داده‌های شما دسترسی نخواهد داشت مگه اینکه خودتان دهید یا اینستنستان به اشتراک بذارد. این برای حریم خصوصی شما بهتر است چون بر خلاف توییتر که یک شرکت بزرگ است و با دولت‌ها (اللخصوص آمریکا) کار می‌کند، خیلی از ادمین‌های Fedi فقط برنامه‌نویس‌هایی هستند که خارج از آمریکا زندگی میکنند و از کار دولت‌ها در حریم خصوصی مردم بیزارند، در نتیجه شاید از کار کردن با آن‌ها سر باز بزنند.

من شکایاتی در مورد ایجاد اینستنس توسط اتحادیه اروپا در Fediverse دیدم و اینکه آن‌ها با حریم خصوصی چطور برخورد می‌کنند.

کسانی که پشت آن اینستنس هستند نمی‌توانند به داده‌های شما دسترسی داشته باشند مگه اینکه خودتان به آن‌ها دهید. Fediverse هیچ دیتاسنتر مرکزی ندارد پس مگه اینکه در اینستنس اتحادیه اروپا ثبت نام کنید، شما از جمع‌آوری داده‌ها در امانید. و شما مجبور نیستید در اینستنس آن‌ها ثبت نام کنید، این زیباییه Fediverse هست. فدرال هست، شما می‌توانید از اینستنس خودتان با آن‌ها در ارتباط باشید.

در ماستادون امکانات زیادی برای حفظ حریم خصوصی هست. هر پیام گزینه‌های حریم خصوصی زیادی دارد و کاربر میتونه بین خصوصی بودن و عمومی بودن پیام انتخاب کند. پیام عمومی در خوراک جهانی (Global feed) که به Timeline هم شناخته شده است، نمایش داده می‌شود و پیام خصوصی فقط در Timeline کاربرانی که شما را دنبال می‌کنند، نمایش داده می‌شود. همچنین پیام‌ها می‌توانند به صورت لیست نشده از Timeline و یا بصورت دایرکت بین کاربران علامت گذاری شوند. کاربران می‌توانند حسابشان را بصورت کامل خصوصی کنند.

ثبات

خیلی از اینستنس‌های Fedi، مدت زیادیست که هستند. برای مثال mstdn.social از سال ۲۰۱۹ تا الان دارد خدمات می‌دهد. اگه یک ایسنستنس پایین آمد، تنها کاری که باید بکنید استفاده از گزینه مهاجرته که در ماستادون هست و تمام دنبال کننده‌هایتان اتوماتیک منتقل می‌شود. همچنین می‌توانید داده‌هایتان(مثل لیست دنبال کننده‌ها، نشان شده‌ها، favorites) را Export کنید و در حساب جدید Import کنید.

برای پست‌ها، در حال حاضر امکان مهاجرت دادنشان هست ولی ماستادون و Fedi ساخته شدن تا حال حاضر را تجربه کنید، نه اینکه پست‌ها و یادداشت‌ها را در آن ذخیره کنید. ما برای این کارها بلاگ داریم. و هیچ‌کس حساب قبلی را ارزشمندتر از حساب جدید نمی‌داند، عموما مردم به محتوا و شخصیت کنونی شما ارزش میذارن.

علاوه بر این، توییتر و بقیه بهتر از Fediverse نیستند. خیلی از شبکه‌های اجتماعی بزرگ مثل Google Plus پایین اومدند. و خیلی‌ها هم از توییتر دارند مهاجرت می‌کنند، پس من بر این باورم که ماستادون و شبکه‌های Fedi ثبات کمتری نسبت به شبکه‌های اجتماعی دیگر ندارند.

مردم و دوستان

اگه نگران این هستید که مردم زیادی در Fedi نباشند، خوبه بدانید ماستادون به تنهایی حدود یک میلیون و صد هزار در ماه کاربر فعال در شبکه‌اش دارد. هزاران اینستنس عمومی و خصوصی وجود دارد که در حال رشد هستند. شما قطعاً انجمن‌های مورد علاقه‌تان و دوستان جدید پیدا می‌کنید، هم جدید و هم پناهنده‌های توییتر.

اگه تعداد دنبال کنندگان برایتان مهم است، باید بگم شما شاید نتوانید یک میلیون دنبال کننده پیدا کنید ولی من کسانی را دیدم که ۶۰ هزار دنبال کننده داشتند.

اکثر مردم در Fedi خوش برخورد هستند. حتی اگه آدم‌های احمق دیدید، می‌توانید به آسانی بلاک، گزارش و یا حتی کل اینستنس را برای خودتان بی‌صدا کنید. انجام دادنش بسیار آسان است و ابزار فراهم شده برایتان خیلی بهتر از ابزار توییتر است. ابزار حریم خصوصی و اعتدال (Moderation) در Fedi بر اساس تجربیات خاص کسب شده در شبکه‌های اجتماعی فدرال هست پس شما احساس کمبود امکانات برای کنترل فضایتان نمی‌کنید.

اینستنس‌ها به هم متصل هستند اما ممکن است بعضی اینستنس‌ها تصمیم بگیرند برای حفظ کاربرانشان، اینستنس‌های دیگه را بلاک کنند. اگه با این موضوع مشکلی دارید، می‌توانید به آسانی به جای دیگه مهاجرت کنید. اینستنس‌های زیادی وجود دارند که شما می‌توانید بر اساس تجربه و میزان آزادی، یا حتی محتوایی که می‌خواهید انتخاب کنید.

یک روش برای پیدا کردن یک انجمن، جستجو کردن هشتگ و دنبال کردن کسانی است که درباره آن‌ها صحبت می‌کنند. نصیحت من به شما، تا می‌توانید مردم را دنبال کنید و برای خودتان شبکه‌ای از آدم‌ها بسازید، شما بعداً هم می‌توانید Unfollow کنید.

اعتدال (Moderation)

ماستادون از moderation برپایه انجمن استفاده ‌می‌کند، که در هر اینستنس می‌تواند محتوای ناخوشایند را محدود یا فیلتر کند. برای مثال، mastodon.social و چند سرور دیگر محتوایی که در آلمان و فرانسه غیر قانونی است را ممنوع کردن، از جمله سمبولیسم‌های نازی، نفی هولوکاست، و تحریک خشونت علیه قومیت‌ها. سرورها می‌توانند تصمیم به محدود سازی یا فیلتر پیام‌هایی با محتوای تحقیر کننده بگیرند.

انجمن‌های کوچک با رابطه نزدیک، خیلی مفیدتر با محتوای آزار‌دهنده برخورد می‌کنند تا یک کمپانی بزرگ با یک تیم امنیت کوچک.

ولی این به این معنی نیست که از محتوای نازی خبری نباشه. بعضی اینستنس‌ها (که اکثرا توسط بقیه بلاک شدند) به محتوای سمت راست و نژاد پرستانه معروف هستند. اگه با آن‌ها احساس راحتی نمی‌کنید و اینستنستان آن‌ها را بلاک نکرده، خودتان بکنید. آسان است.

امکانات و استفاده

ماستادون و بقیه شبکه‌های Fedi برنامه‌های زیادی دارند. شما به یک وبسایت یا برنامه رسمی (Official App) محدود نیستید. مطمئناً می‌توانید در App store ها پیدایشان کنید.

در مورد امکانات، بعضی برنامه‌ها شاید امکانات بیشتر و تجربه بهتری از بقیه بدهند. مخصوصاً برنامه‌های قدیمی که تجربه و کاربر بیشتری دارند، می‌توانند تجربه کاربری بهتری بدهند.

ماستادون امکانات زیادی دارد مثل: جستجو کردن هشتگ‌ها و مردم، ایجاد رأی گیری، پست خصوصی، محدود کردن پست فقط برای دنبال کننده‌ها، Timeline محلی (Local) و فدرال شده، ایموجی‌های سفارشی در اینستنس‌ها و تغییر رابط کاربری برای خودتان. نیازی نیست که به تم تاریک و چیزهای ابتدایی مثل امکان هشدار محتوا (Content Warning) اشاره کنم که شاید در شبکه‌های اجتماعی دیگر پیدا نشود.

علاوه بر آن، ماستادون برای افراد کم توان هم بهینه شده. یک انجمن بزرگ از افراد کم توان وجود داردو آن‌ها در آن احساس پذیرش و امنیت می‌کنند و می‌توانند از شبکه‌های اجتماعی Fediverse به راحتی و با مشکلات کمتر از بقیه شبکه‌های اجتماعی استفاده کنند.

یک چیز دیگر که ارزش گفتن دارد، پست در ماستادون محدود به ۵۰۰ کاراکتر است. بعضی اینستنس‌ها و شبکه‌های اجتماعی دیگر در Fedi کاراکترهای بیشتری را پشتیبانی می‌کنند.

همین بود

می‌دانم شما احتمالاً نمی‌خواهید این مقاله طولانی را بخوانید که به شما بگوید کار با Fediverse چقدر آسان است، ولی باور کنید، بیشترش خود توضیح است. واقعاً استفاده ازش آسان است. نیازی نیست که یک روز وقت بذارید تا درباره امکانات و نحوه استفاده از آن را بفهمید.

آخرین نصیحت من به شما، به خاطر Fediverse هم که شده در اینستنس‌های کوچکتر ثبت نام کنید، و مهمتر از آن، قوانین و راهنمای انجمن اینستنستان را جهت تجربه بهتر بخوانید.

اینستنس‌های Mastodon ایرانی: خیار، پرسادون (invite only)

موفق باشید و لذت ببرید و اگر ثبت نام کردید، من را هم در فدیورس دنبال کنید.

 

منبع hyti.org

شش دلیل برای اینکه استفاده از واتس اپ را متوقف کنید

در حالی که افراد بی‌شماری در سرتاسر جهان برای استفاده از برنامه محبوب موسوم به واتس اپ ثبت‌نام کرده‌اند، اخیراً اطلاعات جدیدی در مورد این محصول کشف شده است که ممکن است شما را وادار به تجدید نظر در این مورد کند.

این سرویس پیام‌رسان اخیراً مورد انتقاد قرار گرفته است زیرا گزارش‌هایی مبنی بر دسترسی اشخاص ثالث (Third parties) به پیام‌های ارسال شده از طریق این پلتفرم و سرورهای شرکت منتشر شده است. در حالی که سازمان به شدت این ادعاها را رد کرد، هنوز هم تعدادی از دلایل وجود دارد که چرا همه باید استفاده از این برنامه را متوقف کنند.

مشکل از این واقعیت ناشی می شود که این برنامه به کاربران خود فشار می آورد تا از چت های خود در سرویس های ابری شخص ثالث نسخه پشتیبان تهیه کنند. در حالی که آنها سعی می کنند این را به عنوان یک رویکرد ایمن پنهان کنند، در عوض اطلاعات خصوصی شما را در معرض خطر قرار می دهد. در اینجا شش دلیل اصلی وجود دارد که چرا هر کاربر واتس اپ باید فوراً استفاده از این برنامه را متوقف کند.

۱. این برنامه کاربران خود را گمراه می‌کند

بیشتر چت‌های واتس اپ بدون رمزگذاری ذخیره می‌شوند، به این معنی که آنها لزوما خصوصی نیستند. با این حال، کاربر معمولی بر اساس روشی که برنامه عموم را گمراه می کند، متوجه این موضوع نمی شود. متأسفانه، به دلیل اینکه برنامه بیان می کند که از رمزگذاری سرتاسری استفاده می کند، به بسیاری از کاربران احساس امنیت کاذب می دهد.

۲. واتس اپ داده های خصوصی کاربران را در معرض خطر قرار می‌دهد

واتس اپ در واقع کاربران را تشویق می کند تا داده های خصوصی خود را در معرض منابع شخص ثالث قرار دهند. رابط کاربری این برنامه به طور خاص برای پشتیبان گیری از پیام ها طراحی شده است. این برنامه به‌جای دریافت یک پاپ‌آپ که از شما می‌پرسد آیا می‌خواهید از اطلاعات خود نسخه پشتیبان تهیه کنید یا نه، به سادگی از شما می‌پرسد که هر چند مدت می‌خواهید نسخه پشتیبان تهیه کنید. در حالی که می‌توانید به تنظیمات بروید و انتخاب کنید که «هرگز» نمی‌خواهید از این داده‌ها نسخه پشتیبان تهیه شود، اکثر کاربران یکی از چند گزینه اول موجود را انتخاب می‌کنند و در نهایت از تمام اطلاعات خصوصی خود نسخه پشتیبان تهیه می‌کنند.

۳. بیشتر پیام‌های واتس‌اپ بدون رمز ذخیره می‌شوند

اکثر پیام‌های واتس‌اپ در واقع بدون رمزنگاری ذخیره می‌شوند. حتی برای کاربران آیفون که چت های خود را در فضای ابری ذخیره می کنند، خطر بیشتری وجود دارد. این بدان معناست که پیام ها در برابر درخواست های دولتی آسیب پذیر هستند. این به این دلیل است که ادغام iCloud فشرده‌تری برای کاربران اپل وجود دارد و این برنامه حتی درخواست‌های رابط کاربری بیشتری برای آیفون دارد.

4. حتی پیام های حذف شده شما در معرض خطر هستند

حتی کسانی که «پاک کردن همه چت‌ها» را انتخاب می‌کنند و تصمیم به حذف پیام‌های خود می‌کنند، لزوماً از در معرض خطر قرار گرفتن پیام‌هایشان در امان نیستند. این پیام های حذف شده همچنان قابل خواندن هستند. گزارش‌های حاوی پیام‌های حذف شده همچنان به iCloud ارسال می‌شوند و برای همیشه در آنجا ذخیره می‌شوند. بله، حتی پیام‌هایی که حذف می‌کنید همچنان در برابر درخواست‌های داده آسیب‌پذیر هستند.

5. Metadata شما می تواند به فیس بوک منتقل شود

علاوه بر اینکه پیام های شما با واتس اپ در معرض خطر هستند، هنگام استفاده از این برنامه، ابرداده (Metadata) شما نیز در معرض خطر است. زمانی که این دو شرکت یک معامله 19 میلیارد دلاری انجام دادند، متأسفانه اطلاعات بسیاری از کاربران در معرض خطر قرار گرفت. ابرداده اطلاعاتی است مانند اینکه با چه کسی چت می کنید، چند وقت یکبار چت می کنید و در کدام چت های گروهی عضو هستید. این اطلاعات توسط واتس اپ ذخیره می شود و همچنین به راحتی به فیس بوک منتقل می شود. حتی بدتر از آن برای کاربران این است که شما نمی توانید از این نیز انصراف دهید.

6. چت های گروهی شما تقریباً تضمین شده است که در فضای ابری ذخیره می‌شوند

در حالی که اکثر کاربران حتی متوجه نمی شوند، وقتی شروع به استفاده از چت های گروهی می کنند، تقریباً اطمینان هست که چت آنها در فضای ابری ذخیره می شود و راهی برای انصراف وجود ندارد.

در چت‌های گروهی سه نفره از طریق سرویس پیام‌رسانی، به احتمال 87.5 درصد چت در فضای ابری ذخیره می‌شود و با افزایش اعضایی که به چت گروهی می‌پیوندند، این تعداد افزایش می‌یابد. برای گروه های پنج نفره نزدیک به 97 درصد و برای گروه های هفت نفره 99 درصد است. به زبان ساده، عملاً چیزی به نام چت گروهی رمزگذاری شده در واتس اپ وجود ندارد.

نتیجه

واتس‌اپ با چنین رویکرد نادرستی برای ایمن نگه داشتن اطلاعات مشتریان خود، اطلاعات خصوصی بسیاری از افراد را به طور ناخواسته در معرض خطر قرار داده است. در حالی که این شرکت سعی کرده است مردم را متقاعد کند که اشخاص ثالث نمی توانند به این پیام ها دسترسی داشته باشند، آنها در واقع می توانند پیام های واتس اپ شما را بخوانند. هر زمان که برای استفاده از این برنامه وارد سیستم می شوید، این اطلاعات مهم ایمنی را در ذهن داشته باشید.

خبر خوب این است که برنامه های دیگری نیز وجود دارند که می توانند به راحتی جایگزین واتس اپ شوند و همچنان خدمات پیام رسانی ایمن مورد نیاز کاربران را ارائه دهند. اپلیکیشن‌هایی مانند تلگرام بیش از 100 میلیون کاربر دارند، بدون در نظر گرفتن ویژگی‌های امنیتی تقویت‌شده‌ای که مشتریان برای حفظ امنیت اطلاعات خود به آن نیاز دارند.

ترجمه شده از hoffpost